آگاهی از منظر وانمودگی موضوعیست مطرح در دنیای معاصر که ضریب اختلاف واقعیت از حقیقت موجود را به چالش می کشد.
آرتانیان که تلاش خود را معطوف به شناخت و اشاعه ی هنر معاصر کرده است در اولین نمایشگاه خود نیز مفهومی معاصر را برگزیده و در آن هنرمندانی چون حمید افخمی، نشاط صانعی، سحر صدارت، سیاوش فرخاک، پریسا کورونی، مونا کلانتری و الهام یزدانپناه به ارائه ی دیدگاه خود نسبت به این مفهوم پرداختند.
این هنرمندان متریال های متفاوتی را مانند ویدئو، صدا، چیدمان و ... انتخاب کرده و تاکید بسیاری بر تامل نسبت به وانموده های موجود در دنیای معاصر داشته اند.
در پی این هدف بازخورد های متفاوتی از مخاطبان را شاهد بودیم که با اظهار نظر و برداشت های خود از آثار، با نمایشگاه همراه شدند؛ مخاطبی نمایشگاه را به پازلی تشبیه کرد که حذف هر کدام از آثار، چیدمان نمایشگاه را چه از لحاظ فرم و چه مفهوم بر هم خواهد زد و در این میان افرادی نیز نمایشگاه را گنگ دیده و با آثار ارتباطی بر قرار نکرده بودند.
در پایان با بررسی مصاحبه ها و نقد های صورت گرفته می توان گفت تعداد بسیاری نمایشگاه را مورد قبول و استیتمنت ها و عناوینی مانند: «ذهنیتی عینی یا عینیتی ذهنی، اهمیت آگاه بودن، معنای گم شده» را مکمل درستی برای آثار می دانستند.
این نمایشگاه که نمودی از تلاش گروه بود در تاریخ دوازده دی با جلسه ی نقد و بررسی آثار به پایان رسید.
مصاحبه با هنرمندان نمایشگاه
الهام یزدانپناه در گفت و گو با گروه خبری در رابطه با اثرش توضیحاتی را می دهد
-عنوان انتخابی شما برای اثرتان "ملاقات" است. چرا این عنوان را انتخاب کردید؟
الهام یزدانپناه: اسم اثر به رابطه دلالت دارد و مدیومی که اثر با آن ارائه می شود دلالت بر مجازی بودن رابطه. در اینجا یک رابطه مجازی بین اثر هنری و مخاطبان برقرار می شود به گونهای که هر مخاطب یک وانموده از اثر در ذهنش ایجاد می شود. در اکثر اوقات اثر هنری خود وانمودهای از هنرمند است که در اینجا به صورت عریان و کاملا آشکار بر وانموده بودن اثر اشاره شده است و مدیوم آن نیز این مورد را تشدید می کند.
-و استیتمنت شما " اهمیت آگاه بودن، اهمیت؟ " در این مورد هم توضیح بیشتری می دهید؟
الهام یزدانپناه: استیتمنتی که برای این اثر نوشته شده است در واقع نشانهای از دغدغه اصلی این اثر دارد "آگاهی"، که تا چه میزان آگاه بودن ما در تاثیرپذیری از وانمودهها اهمیت دارد آیا می توانیم با آگاهی وانمودهها را در زنگدیمان دخالت دهیم و تحت تاثیر آن قرار نگیریم؟ آن هم از نوع مجازی آن. می خواستم که اثر فراتر از مکان و فضای گالری باشد در واقع وقتی که مخاطب انتخاب می کند که با اثر هنری رابطه برقرار کند دیگر از اختیار او خارج است که می خواهد با اثر رابطه داشته باشد یا خیر و دیگر اختیاری در روند آن ندارد و در واقع هر چقدر هم ناچیز بخشی از ذهن او را درگیر می کند. و مسئله دیگری که شاید این اثر عنوان میکند فراگیر بودن وانمودهها است در واقع وقتی اثر هنری ما یک SMS است سرعت تاثیرگذاری و همهگیر شدن آن چند برابر است و نشانی از سرعت پیشروی وانموده ها دارد کما اینکه این اثر کاملا تعاملی است و تا روز اختتانیه بسیاری از مسائل توسط مخاطبان پاسخ داده میشود و شاید خیلی از نکات را مخاطبان یاداوری کنند.
-نبود اثر شما در گالری بر مفهوم خاصی دلالت دارد؟
الهام یزدانپناه: بله فضای گالری را می توان نمونه ای از محلی دانست که مخاطبان در آنجا تحت تاثیر اثر هنری قرار دارند به خواست خودشان، اما وقتی از گالری خارج می شوند تصور می کنند که همه چیز تمام شده است و به زندگی عادی برگشته اند اما اینگونه نیست وقتی که ار فضا خارج می شوند به طور ناگهانی پیامکی دریافت می کنند و این همچنان در طول هفته ادامه دارد شاید این نشانی از تاثیر وانموده ها داشته باشد که ما حتی وقتی که می پنداریم هیچ اثری از آنها در ذهنمان وجود ندارد تاثیر آنها همچنان با ماست. این اثر مخاطب زمانمند و یا حتی مکانمند ندارد در واقع می تواند مخاطبی از شهر دیگر و مکانی فرسخ ها دورتر داشته باشد که باز این مفهوم نیز دلالت بر گستردگی وانموده ها دارد و اینکه وانمودههای جمعی گستردهای وجود دارند که فراتر از ذهن یک شخص می روند و به صورت جمعی عمل می کنند. از طرف دیگر اثر تلاش میکند ذهنیت مخاطب را به واسطه ارتباطی که با وی برقرار میکند از جنبههای پیرامونی خود منحرف کرده و به سمت خویش جلب نماید اگر توجه کنیم مسئله ما دائما چگونگی ارتباط با اثر، متونی که برای ما فرستاده می شود پیامهایی که در جواب ما می فرستیم همه و همه دائما تمرکز ما را بر روی خود اثر منتقل می کند کمتر در این پروسه مواردی مثل چگونگی ارائه اثر مکان ارائه زمان ارائه هنرمند و امثالهم مورد توجه است. شاید همین امر موجب تعالی معنی این اثر هنری گردد.
در طی برپایی اولین نمایشگاه گروه آرتانیان، گفت و گویی با سیاوش فرخاک، در رابطه با چگونگی اثرش داشتیم
-توضیحی مختصر از چگونگی ساختار اثرتان در نمایشگاه "واو " بدهید.
سیاوش فرخاک: اثر من تشکیل شده از تکه فیلم های گرفته شده از دیگر آثار حاضر در نمایشکاه که با وقفهای کوتاه در بین آنها و به صورت پشت سر هم بر روی صفحه نمایش دیجیتال پخش می شود این نمایش که به صورت مداوم ادامه دارد صدا یا بیان صوتی خاصی نداشته و به صورت صامت ارائه شده است در بین فیلم هایی که پخش می شود لحظه کوتاهی تصویر لودینگ دیجیتالی مشاهده می شود و بلافاصله فیلم بعدی پخش می شود تصاویر از نظر کیفی به صورت آماتور فیلمبرداری شده یا حداقل اینگونه به نظر میرسد.
-با محوریت کلی نمایشگاه،"آگاهی از منظر وانمودگی" مفهومی که شما به آن پرداخته اید چه بوده ؟
سیاوش فرخاک: اثر من با عنوان تصاویر تلاش میکند بازنمایی دوبارهای از آثار هنری را ارائه کند که اینجا مقصود از آثار هنری همان آثار ارائه شده در نمایشگاه است وقتی جلوی اثر قرار بگیرید در حالی که هنوز تجربه دیدن اثار واقعی در ذهنتان کمرنگ نشده دوباره قادر به بازشناسی همان اثار حالا در محیط جدید خواهید بود که محیط جدید اینجا صفحه نمایش دیجیتال تعریف خواهد شد. اگر با دقت بیشتری به اتفاق روی داده فکر کنیم در هر دو مورد ما با مواجهه با اثر هنری روبرو بودهایم گیرم خود اثر یا تصویر آن. اگر اثر هنری تجسمی را امری در حیطه ویژوال یا دیده شدنی تصور کنیم مسئله حقیقت اثر هنری برای ما در اینجا با پارادوکس همراه خواهد بود. اینکه اثر کدام است یا کجا زندگی می کند شاید این سوال را در ذهن ما به وجود آورد که مواجهه با اثر هنری در واقع مواجهه با چه مفهومی است وقتی ما با تصویر روبرو باشیم تفاوت تصویری که از اثر در ذهن ما نقش می بندد یا تصویری که در صفحه دیجیتال منعکس میشود چگونه تعریف خواهد شد.
اگر مسئله اثر هنری تاثیرگذاری باشد پس چه تفاوتی دارد که این وظیفه را از چه راهی انجام داد. اثر من تلاش میکند با ایجاد این مفهوم پارادوکسی کال برای بیننده ذهنیت وی را در پرداخت به تصاویر پیرامونش دغدغه مند کند. مخاطب عموما در مواجهه با اثر هنری از این مقوله غافل میشود که تصاویر ذهنی خودش است که معنی نهایی اثر را متصور میسازد این معانی در رابطه مستقیم با تجربیات، دانش، خواستهها و نیازهای شخصی خود وی است به واسطه این ساختار است که خوانشهای متفاوت از اثر هنری معنا پیدا می کند. از طرف دیگر فیلمهای گرفته شده از آثار عامدانه سعی شده که آماتور به نظر برسد تا جایی که تکانهای دوربین محو شدنهای پیاپی و شاتهای غیر حرفهای را در آن شاهد هستیم.
-دلیل شما برای استفاده از ویدئو به عنوان متریال اثر خود چه بوده است؟
سیاوش فرخاک: دلیل این نوع پرداخت من به وجود آوردن نوعی حس شبیه مواجهه اولیه مخاطبان با اثر اصلی بوده به نحوی که پس از خیره شدن به تصاویر فراموش کند که در حال دیدن تصاویر فیلم برداری شده از آثار است. مخاطب به واسطه تصویر ذهنی که دارد فراموش میکند که در حال دیدن تصویر اثر هنری است نه خود حقیقی آن از این جهت مضمون وانمودگی در این اثر پررنگ می شود.
نشاط صانعی اثری با عنوان" ذهنیتی عینی یا عینیتی ذهنی"را در نمایشگاه " واو" قرار داده بود که با نوع نگاهش بیشتر آشنا می شویم
-چرا این عنوان را برای اثرتان انتخاب کردید ؟
نشاط صانعی: عنوان اثر من "ذهنیتی عینی یا عینیتی ذهنی" است که در طی درگیری مخاطب با اثر این تردید را میان ارجحیت ذهن بر عین و بلعکس شاهد خواهد بود.
-نگاه شما نسبت به موضوع نمایشگاه به چه صورت است؟
نشاط صانعی: نوع بر خورد من با موضوع حاکم بر کل نمایشگاه " آگاهی از منظر وانمودگی" به این شکل است که بر روی کاغذی با ابعاد سه در دو متر، راوی توصیفی متفاوت از همین فضای گالری که در آن حضور داریم هستم.
در این متن با توصیف ریزترین المان های موجود در فضا، استفاده از متراژ و اعداد و ارقامی که به حقیقت متن اعتبار می بخشد وگردش مداوم شرح از فضا های تکراری مخاطب را به جایی می رساند که در قبول عینیت خود شک کرده و به متن مکتوب تکه می کند و هر آنچه بیشتر خواندن را ادامه دهد بیشتر در فضای ساختگی درون ذهنش گم گشته و از عینیت اطراف و قدرت سنجش خود غافل می ماند و هر از گاهی در بین متن تردیدی بین فضای عینی و ذهنی بوجود می آید اما در نهایت ترجیح را به اعتماد بر متن مکتوبی که سندیت دارد می گذارند و حتی بسیاری از مخاطبین بدون توجه به واقعیت پیرامون، از همان ابتدای متن شروع به ساختن فضا در ذهن خود کرده و خود خواسته در این بازی وارد می شوند.
-دلیل انتخاب این قطع برای اثرتان چه بوده است؟
نشاط صانعی: دلیل انتخاب این سایز بزرگ که برای بسیاری از افراد جای سوال بود این است که زمانی که مخاطب در برابر اثر قرار می گیرد با حجمی از نوشته روبرو شود که از لحاظ فرمی هم تحت تاثیر این فضای قالب بر حقیقت ها قرار گیرد.
و در نهایت اینکه همان جور که در استیتمنت اثر هم اشاره کرده بودم تطبیق دو فضای عینی و ذهنی به منزله ی شناخت و آگاهی از واقعیت پیرامون صورت می گیرد و هر فردی که آگاهی بیشتری نسبت به واقعیت پیرامون یا همان مثال ساده ی من فضای گالری که نمادی از فضا های بزرگتر است، داشته باشد توان تشخیص بهتری را از تحلیل چگونگی واقعیت خواهد داشت
هنرمندان :
ساوش فرخاک
الهام یزدانپناه
نشاط صانعی
حمید افخمی
پریسا کورونی
سحر صدارت
مونا کلانتری
Artists
Siavash Farkhak
Elham Yazdanpanah
Neshat Saneyi
Hamid Afkhami
Mona Kalantari
Sahar Sedarat
Parisa Kooroni
منبع : www.artanian.com
کلمات کلیدی:
الهام یزدانپناه الهام پوریزدانپناه کرمانی هنر معاصر هنر مدرن تئوری هنر
Elham Yazdanpanah Elham Pouryazdanpanan kermani Contemporary Art Art Theory